"ما بايد روابطمان با خارج و كشورهاي همسايه را كه در گذشته خوب شده و خيلي يخها شكسته بود، بهبود ببخشيم." این جملات، شاهبیت سخنان آقاي هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای است که روزنامه شرق (نزدیک به جریان کارگزاران سازندگی)، با وی ترتیب داده بود، تا به تعبیر مصاحبه کننده و مصاحبه شونده، از امیرکبیرگونگی هاشمی رفسنجانی در زمان ما رمز گشایی شود!
به گزارش رجانیوز، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبهای مفصل به بیان دلايلي که میتوان بر مبنای آن وی را امیرکبیر دوران معاصر ایران نامید، پرداخته و در لابلای این مصاحبه، گریزهای معنادار و البته تکراری نیز به مسائل سیاست خارجی دوره خود و دوارن کنونی، مسائل اقتصادی، نسبتش با اصلاح طلبان و البته فضای سیاسی کنونی کشور زده است. مواضعی که با گذشت بیش از دو سال از فتنه پر هزینه 88، همچنان با همان ادبیات و در همان کانتکس مطرح شده است.
هاشمی رفسنجانی در بخشهایی از این مصاحبه و همچنین در سخنانی که هفته گذشته در ميان جمعی که دفتر هاشمی رفسنجانی، آنها را اصحاب فرهنگ و رسانه خوانده بود، مطرح کرد، با تقدیس سیاست خارجی دوره خود، از قطع بودن ارتباط جمهوری اسلامی با دنیا تا پیش از دولت وی و اصلاح این موضوع در زمان وی و با پیش گرفتن سیاست "تنش زدایی" سخن به میان آورده و میگوید: «از ابتداي انقلاب نيز قرار به اين نبوده كه با دنيا قطع ارتباط كنيم، چرا كه گشايش در امور داخلي كشور و پيشرفت در اقتصاد و زيربناها، مواقعي كه دنيا مواضع به حق ايران را درك كرده و با دنيا تعامل سازنده و همزيستي مسالمتآميز داشتهايم، بهتر محقق شده است.» وی در گفتوگوی خود نیز در این زمینه میگوید: «ما بايد روابطمان با خارج و كشورهاي همسايه را كه در گذشته خوب شده و خيلي يخها شكسته بود، بهبود ببخشيم. آقاي خاتمي گفتوگوي تمدنها را طراحي كرده بود كه در سازمان ملل هم تصويب شده بود. اگر چنين رفتارهايي شود، خيلي زود ايران را ميپذيرند. شعارهاي تنشزا و بيمورد، جواب نميدهد. روابط با همسايگان بسيار مهم است. يادتان باشد بعد از جنگ چگونه با سرعت روابط برادرانه با همسايگان و آسياي ميانه و قفقاز و آفريقا برقرار شد.»
آنچه هاشمی رفسنجانی از آن به قطع ارتباط با دنیا یاد میکند، قطع ارتباط جمهوری اسلامی ایران با دولت امریکا به دلیل دشمنیهای عمیق و بی وقفهاش علیه ایران بود و این در حالی است که هاشمی رفسنجانی به زوایا و نتایج آشکار رویکرد "تنش زدایانه" دوران سازندگی و اصلاحات هیچ اشارهای نمیکند.
"تنشزدایی" و "اعتمادسازی" عنوان رویکردی بود که هاشمی رفسنجانی به محض حضور در دولت سازندگی به عنوان رویکرد سیاست خارجی خود در پیش گرفت و از ثمرات آن برگزاری نشستهایی بود که با عنوان گفتوگوهای انتقادی با اروپا یاد میشد. رهبر معظم انقلاب در دیدار تاریخی خود با معلمان و کارگران در اردیبهشت 76 و همزمان با اوج گرفتن ماجرای قهوه خانه میکونوس با اشاره به ماجرای "گفتوگوهای انتقادی" فرمودند: «به خيال خودشان، دولت ايران را مىترسانند و مىگويند ما گفتوگوهاى انتقادى را قطع مىكنيم. به درك كه قطع مىكنيد! اگر انتقادى هست، ما از شما انتقاد داريم. اسم اين گفتوگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم مىگفتم كه بگوييد اين گفتوگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بيشتر از شما انتقاد داريم، تا شما از ما. شما چه انتقادى داريد؟ انتقاد شما به اين است كه چرا ما به اصول اسلامى خود پايبنديم! اين، افتخار ماست. ببينيد دشمنان ملت ايران، چقدر وقيح ، ظالم، غيرمنصف، پررو و بددلند!»
هر چند هاشمی رفسنجانی در مصاحبهاش مدعی میشود: «يك فاز، كارهاي اساسي ما اين بود كه روابط با دنيا را عنوانش من تنشزدايي گذاشتم و اعلام كردم ما نميخواهيم دشمنتراشي كنيم. اعلام اين شعار و رفتار مناسب، رابطه ما با دنيا را نسبتا خوب كرد. به ما وام ارزان و تكنولوژي ميدادند.» اما وام ارزان و تکنولوژی، تنها ثمره در پیش گرفتن سیاست تنشزدایی نبود بلکه این سیاست اروپا را متقاعد کرد که میتواند فشارهای بیشتری را با هزینهای به مراتب کمتر به ایران "اعتمادساز" وارد کند و بر همین اساس بود كه اروپا فشارهای جدید و بیسابقهای را علیه ایران طراحی کرد که نهایتا منجر به فراخواندن کلیه سفرای این اتحادیه از تهران توسط دولتهای اروپایی در ماجرای میکونوس بود.
این در حالی بود که ماجرای میکونوس در بحبوحهي اجرای طرح عجیب گفتوگوهای انتقادی، یعنی یکی از اصلیترین محورهای سیاست تنشزدایانه دولت هاشمی رفسنجانی از سوی طرف مقابل طراحی و اجرا شد و بر خلاف آنچه هاشمی رفسنجانی در این باره مدعی شده است، دولت آلمان به عنوان یکی از اصلیترین کشورهای هدف سیاست تنشزدایی دولت سازندگی، با یک طراحی پیش پا افتاده، مسئولین ارشد نظام را به بهانه ماجرای قهوه خانه میکونوس، در یک دادگاه معمولی به حبس و تعقیب قضایی متهم کرد!
رهبر انقلاب در همین زمینه و با اشاره به ماجرای قهوه خانه میکونوس در دیدار با مسئولین نظام در سال جاری فرمودند: «يك روزى يكى از دولتهاى اروپايى نسبت به جمهورى اسلامى اظهار علاقه و ارتباط و اينها ميكرد همان دولت سر قضيهى قهوهخانهى ميكونوس دادگاه تشكيل داد، مسئولين درجهى يك كشور را در آن دادگاه متهم كرد! دولتهاى اروپائى با آنها همدست شدند، همهشان سفراى خود را از تهران فراخوانى كردند، اينها كه يادمان نرفته. خواستند سيلى بزنند، البته سيلى سختترى خوردند. از همين حسينيه آنچنان سيلىاى خوردند كه بعد تا مدتها دنبال علاجش بودند!»
اما این آخر ماجرا نبود و در پیش گرفتن سیاست تنش زدایانه در دولت سازندگی، به دولت خاتمی هم سرایت کرد، تا نقطه اوج تصمیمگیری بر مبنای سیاست تنش زدایی در ماجرای پرونده هستهای ایران و در دولت سید محمد خاتمی به نمایش در بیاید.
پس از نشان دادن در باغ سبز از سوی اروپا به دولت خاتمی، غرب با یک طراحی پیچیده و همکاری عناصر داخلی، پروندهای را برای ایران گشود تا ایران را از دستیابی به فناوری صلح آمیز هستهای منصرف کند. تهدید، حرف اول این پرونده بود و تیم مذاکره کننده و طراح ایرانی رسیدگی به این پرونده به ریاست حسن روحانی یار نزدیک هاشمی رفسنجانی و دبیر شورایعالی امنیت ملی دولت خاتمی، "اعتماد سازی" را محور اصلی عملیات خود در این پرونده قرار داد.
بر مبنای این سیاست، ایران ابتدا بهصورت داوطلبانه غنی سازی را تعلیق کرد و در مراحل بعدی حتی کارخانه یو سی اف اصفهان که ارتباط مستقیم با غنی سازی نداشت نیز به تعطیلی کشیده شد و در نهایت نیز طرح تعطیلی مراکز تحقیقاتی مرتبط با فناوری هستهای نیز مطرح شد.
این در حالی بود که مجلس ششم به عنوان مجلسی همسو با این رویکرد نیز در طرح سه فوریتی خواستار پذیرش فوری پروتکل الحاقی از سوی ایران آنهم با هدف تنش زدایی و اعتماد سازی شد.
رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان یزدی با اشاره به این ماجرا فرمودند: «البته اين فرايند به ملت ايران و افكار عمومي جهان نشان داد كه وعده هاي غرب توخالي است چرا كه تعليق موقت و داوطلبانه ايران، با سوءاستفاده دشمنان در حال تبديل شدن به حذف فعاليتهاي هسته اي در كشور بود كه بنده همان موقع هم تأكيد كردم اگر روند مطالبه پي در پي طرفهاي هسته اي ادامه يابد وارد ميدان مي شوم همين کار را هم کردم. بنده گفتم که بايستي اين روند عقب نشيني متوقف شود و تبديل شود به روند پيشروي و اولين قدمش هم بايد در همان دولتي انجام بگيرد که اين عقب نشيني در آن دولت انجام گرفته بود و همين کار هم شد.»
این در حالی است که در پیش گرفتن سیاستی کاملا متفاوت با رویکرد تنش زدایانه در سالهای بعد از دولت هاشمی و خاتمی، به سرعت جایگاه ایران را در جهان ارتقا داد و دستاوردهای غیر قابل چشم پوشی را برای ایران به دنبال داشت.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با کارگزاران کشور با اشاره به این نکته مهم فرمودند: «بنده موافق نيستم با اين نظر كه امروز وضع ما از لحاظ بينالمللى وضع منفى است؛ به هيچ وجه. گاهى اين مسئله در بعضى از اظهارات شنيده ميشود، گفته ميشود. نخير، امروز وضع ما از لحاظ بينالمللى بسيار خوب است. امروز جمهورى اسلامى در فضاى سياست بينالمللى، به عنوان يك كشور محترم، اثرگذار، معتبر و متنفذ در دنيا شناخته شده است. .. بعضى خيال ميكنند اگر امروز فلان دولت مستكبر، چه در اروپا، چه در غير اروپا، نسبت به جمهورى اسلامى يك حرفى ميزند، يك چيزى ميگويد، يك اظهارنظرى ميكند كه اهانتآميز به جمهورى اسلامى است، اين معنايش تنزل رتبهى جمهورى اسلامى است؛ نه، اينها هر وقت توانستند، كردند. آن زمانى هم كه ما متأسفانه يك مقدارى در مقابل دشمن كوتاه مىآمديم، از اين كارها ميكردند. اينجور نيست كه ما حالا چون ايستادگى كرديم، چون استقامت به خرج داديم، بگوئيم اينها را سر لج آورديم؛ نه. يك روزى در خطابههاى مسئولينمان مناقب آمريكا ذكر ميشد؛ همان روزها رئيس جمهور وقت آمريكا با سبكسرى تمام، ايران را به عنوان محور شرارت معرفى كرد! ... هر وقت ما كوتاه آمديم، يك خردهاى سست برخورد كرديم، آنها پرروتر شدند. نخير؛ ايستادگى جمهورى اسلامى، تصريح به شعارهاى انقلاب، تصريح به مبانى انقلاب، عزت ما را در دنيا بيشتر كرده است.»
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه خود بهصورت مفصلی به موضوع امیرکبیر و موانع پیشروی وی در توسعه کشور نیز پرداخته و به نوعی تلاش کرده است تا دوره وی را با دوران ریاست جمهوری خود از حیث رسیدگی به امور زیربنایی شبیهسازی کند. این در حالی است که هاشمی رفسنجانی و مصاحبه کننده شرق ترجیح دادهاند كه چشمان خود را بر رویکرد سیاست خارجی امیرکبیر بسته و از رویکرد غیر تنش زدایانه و به تعبیری استقلال طلبانه امیرکبیر سخنی به میان نیاورند. این در حالی است که ماجرای سیلی محکمی که امیرکبیر به صورت وزیرمختار انگلیس در ایران نواخت و یا برخورد مشابهی که با سفیر روسیه در ایران داشت، شباهتی با رویکردهای مورد علاقه آقاي هاشمي ندارد. این در حالي است که مبارزه جدی با بهایيت و فسادستیزی غیرتمندانه امیرکبیر و پرهیز از اشرافیگری، وی را محبوب دلهای مردم ایران کرد، رویکردهایی که در برخي موارد، در دولت سازندگی نمیتوان سراغ گرفت بلکه نمونههایی فراوان و کاملا متضاد با آن را نیز میتوان در دوران هاشمی رفسنجانی بر شمرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی دیگری از این مصاحبه در شرایطی که بهدنبال دفاع از عملکرد دولت خود در مقایسه با دولت خاتمی است، نكات جالب توجهی را بیان میکند که شاید تا پیش از این از زبان او بیان نشده بود. هاشمی رفسنجانی دولت خاتمی را برآمده از دولت سازندگی معرفی میکند و با استناد به وزرا و معاونین آن در دولت خاتمی میگوید: «آقاي خاتمي با وجود برخي اظهارات از دل دولت قبل بيرون آمد. وزراي آقاي خاتمي و معاونان آنان اكثرا همانهايي هستند كه در دولت قبل بودند. به علاوه تركيب سياسي مسوولان دولت سازندگي كاملا نصف نصف بود، يعني در مرحله دوم دولت من، تازه پنج نفر به خاطر اصرار مجلس حذف شدند، باز هم در روزنامه «سلام» آن زمان بررسي كرده و نمره دادند كه تركيب سياسي به اصطلاح چپ و راست پنجاه پنجاه شد. اينها در روزنامه «سلام» هست و اشخاص هم شناخته شدهاند، ميتوانيد ببينيد..... مسوول روزنامه «سلام» را خودم براي مركز تحقيقات استراتژيك منصوب كرده بودم. اگر مخالف بودم كه نميگذاشتم ايشان بمانند. افراد شاخص دولت آقاي خاتمي شخصيتهاي سياسي دولت من بودند. در دولت سازندگي آقاي خاتمي وقتي فشارهايي را كه رويش ميآوردند، تحمل نكرد و رفت. من به ايشان گفتم شما هر يك از مشاغلي را كه ميخواهيد بگوييد من به شما ميدهم كه ايشان كتابخانه ملي را خواست و من كتابخانه ملي را در اختيارش گذاشتم.»
اعتراف به نزدیکی زیاد دولت هاشمی رفسنجانی و خاتمی از سوی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در حالی است که پیش از این برخی مدافعان سنتی هاشمی رفسنجانی، دولت و رویکرد وی را متناسب با انقلاب و متفاوت با دولت خاتمی عنوان میکردند.
اما شاید یکی از جالبترین بخشهای مصاحبه هاشمی رفسنجانی که با فاصله چند روز از بهت رسانههای جهان بهخاطر حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بمهن منتشر میشد، تکرار مواضعی بود که در سالهای اخیر در قبال مسائل داخلی گرفته است وی از شرایط بحرانی در کشور و شرایط سخت سخن میآورد و میگوید: «با توجه به تشديد تهديدها بهترين مصونيت كشور وحدت ملي و همدلي جامعه است و همدلي با نظام و نظام با مردم؛ اگر اين وحدت به وجود بيايد آسيبها خيلي كم ميشود. الان اگر اين فشار را ميآورند، فكر ميكنند جامعه ما دچار تفرقه است و خيلي كارها ميتوانند بكنند. در مورد وحدت الان مسيرش از انتخاباتها شروع ميشود. بايد انتخاباتهاي كاملا قانوني و آزاد انجام شود و مردم احساس كنند كه رايشان در جامعه موثر است. اگر دو، سه تا انتخابات خوب برگزار شود فكر ميكنم مهم است. .. فكر ميكنم همه ما بايد هماهنگ كنيم و انتخاباتي كاملا شايسته برگزار شود و مجلس و سپس دولتي همانگونه كه مردم بخواهند تشكيل شود. دو، سه تا انتخابات، انتخابات مجلس، شوراها، رياستجمهوري پشت سر هم اينگونه شود، درون جامعه خيلي به هم نزديك ميشود.»
این در حالی است که حضور پر شور مردم در راهپیمایی 22 بهمن سال جاری فرضیهای کاملا متفاوت با نگاه هاشمی رفسنجانی به مسائل داخلی کشور را به نمایش گذاشت و پیش بینیها از مشارکت گسترده در انتخابات آتی حکایت دارد.
هاشمی رفسنجانی از حسرتهای خود هم میگوید و از چهار پروژهای که آرزو داشته به انجام برساند و ناتمام مانده است. این چهار پروژه از این حیث که علایق شخصی، اولویتها و دغدغه اصلی هاشمی رفسنجانی را به نمایش میگذارد، قابل تامل است.
وی در این باره میگوید: «چند مورد از كارهاي من ناتمام ماند كه هنوز هم هيچ كاري نشده و من هنوز براي عدم انجام آنها حسرت ميخورم. يكي در جنبه اجتماعي و رفاهي اقشار پايين بود.... كار دومي كه به زمين ماند و شروع هم كرديم و متاسفانه اجرا نشد، يكي اين بود كه از منطقه البرز به شمال را ميخواستيم راههاي زميني درست كنيم....سوم يك بزرگراهي را هم در ساحل دريا طراحي كرديم كه با مصالح كف دريا ساخته ميشد، نمونه اين كار در شمال اروپا وجود دارد كه مورد بازديد كارشناسان ما قرار گرفته بود. اتوبانهايشان را كنار درياها با مصالح كف دريا ساخته بودند كه از آنجا به بعد دوباره ساحل شكل ميگيرد و آن ساحل هم در اختيار عموم مردم ميماند...كار چهارم مساله زاگرس بود. زاگرس ثروت عظيمي براي ايران و از كردستان تا شيراز است.»
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : اميركبير, هاشمي, مصاحبه هاشمي, تنش زدايي, شاهبیت سخنان هاشمی رفسنجانی, ,